در قرآن کريم درباره مسائل آينده دوران، حوادث آخر الزّمان، و استيلاي خوبي و خوبان بر جهان، و حکومت يافتن صالحان گاه به اشاره و گاه به تصريح سخن گفته شده است. اينگونه آيات را مفسّران اسلامي، طبق مدارک حديثي و تفسيري، مربوط به مهدي (عج) و ظهور آخر الزّمان دانسته اند. آيات ديگري در همان قرآن کريم هست، که به جنبه حضور ولايتي مهدي (عج) اشاره بلکه در اين باره صراحت دارد.در شرح و تفسير آيات، به احاديث نبوي، و سخنان امام علي عليه السّلام و ديگر أئمّه طاهرين عليهم السّلام، و ساير علماء و محدّثان و بزرگان اسلام، استناد گشته است. شايد کتاب تفسيري، از تفاسير عالمان شيعه يافت نشود که در آن، به مناسبت آيات ياد شده، سخني از مهدي (عج) و مسائل آن امام به ميان نيامده باشد.در کتاب حاضر گاهي به تناسب موضوع، براي تثبيت ادّعا و غني ساختن مطالب، از آيات قرآن استفاده شده است.براي آگاهي بيشتر در زمينه آيات قرآني مربوط به موضوع مهدويّت مي توانيد به کتاب«ألْمُحَجََّة، فيما نَزَلَ فِي الْقائِم الْحُجَّة»تأليف عالم بزرگ، «سي،د هاشم بحراني»، مؤلّف تفسير عظيم، «البرهان» مراجعه کنيد، در اين کتاب به بررسي 120 آيه از قرآن کريم که درباره اين موضوع مي باشد، پرداخته شده است وي در سال 1107 يا 1108 هجري قمري درگذشت.در ذيل به چند نمونه از آيات قرآن که در رابطه اين موضوع است اشاره مي شود:1- «أَيْنَ ما تَکونوا يَأتِ بِکُمُ اللهُ جَميعاً (بقره/148): هر کجا که باشيد خداوند شما را حاضر مي کند»امام باقر عليه السّلام در تفسير آيه فرمود: «منظور ياران قتئم هستند که 313 نفرند، به خدا سوگند منظور از امّت معدوده (که در آيه 8، سوره هود آمده) آنها هستند، به خدا سوگند در يک ساعت همگي جمع مي شوند همچون پاره هاي ابر پائيزي که بر اثر باد جمع و متراکم مي گردد.» («نور الثّقلين»، ج 1، ص 139، «بحارالانوار»، ج 52، ص 342)2- «قالَ لَو أنَّ لِي بِکُمْ قُوَّةً أوْ آوِي إلي رُکْنٍ شَديدٍ (هود/80) گفت: (افسوس) اي کاش در برابر شما قدرتي داشتم يا تکيه گاه و پشتيبان محکمي در اختيار من بود (آنگاه مي دانستم که به شما پست فطرتان چه کنم)امام صادق عليه السّلام فرمود: منظور از «قوّه» همان قائم (عج) است و منظور از «رکن شديد» (پشتيبان محکم) 313 نفر از يارانش هستند. («اثباة الهداة»، ج 7، ص 100)3- «فاصْبِرْ عَلي ما يَقُولُونَ (طه/130): به آنچه مخالفان مي گويند استقامت کن».امام صادق عليه السّلام به يکي از ياران خويش فرمود: تفسير اين آيه اين است که: اي محمّد در برابر مخالفان ايستادگي کن که من به دست مردي از نسل تو که او را به خون ستمگران مسلّط کنم از آنها انتقام مي گيرم» («اثباة الهداة»، ج 7، ص128)4- «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِي الزَّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أنَّ الأرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحونَ،» (انبياء/105): «ما در زبور (داوود)، از پس تورات نوشته ايم که سر انجام، زمين را بندگان شايسته ما ميراث برند و صاحب شوند»امام محمّد باقر عليه السّلام فرمود: «اين بندگان شايسته که وارثان زمين شوند، اصحاب مهدي (عج) در آخر الزَّمان هستند» («مجمع البيان» ج 7، ص 66)5- «إعْلَمُوا أنَّ اللهَ يُحْيِ الْأرْضَ بَعْدَ مَوْتِها (حديد/17): بدانيد که خداوند، زمين را پس از مرگش زنده مي کند»امام صادق عليه السّلام اين آيه را با ظهور امام قائم (عج) تطبيق نمودند و فرمودند:«خداوند زمين را به عدالت قائم (عج) پس از مرگ رهبران ستمگر زنده مي گرداند («اثباة الهداة»، ج 7، ص 63)» القاب و کنیه های امام عصر(عج) + نویسنده سارا اسماعیلے بحرے در جمعه یازدهم بهمن 1392 | نظر بدهید امام زمانعليه السلام، پيشواي دوازدهم شيعه اماميّه، مهدي موعود، يگانه فرزند امام حسن عسکريعليه السلام و واپسين امام است. همه شيعيان دوازده امامي، به اجماع بر امامت آن حضرت متفقاند و او را زنده و از انظار غايب و حضرتش را نقطه اميد خود و منجي عالم بشريت ميدانند.پيوسته در حوادث سهمگين زندگي، بدو پناه ميبرند و منتظر فرج او هستند؛ تا آن گاه که حکمت الهي اقتضاي ظهور، خلافت و تصرف ظاهري آن حضرت را بکند و بنا به وعده خداوند زمين را از عدل و داد و مساوات پر کند و عظمت شريعت را تجديد نمايد و احکام الهي را در ميان مردم جاري سازد.نام آن حضرت همان نام حضرت رسول (م، ح، م، د) است. در اخبار شيعه از بردن نام ايشان منع شده است و اکثر علماي شيعه نام ايشان را به تصريح ذکر نميکنند. اين روايات شايد مربوط به زمان کودکي و دوران پيش از غيبت ايشان بوده است تا مخالفان - که به شدت در تعقيب ايشان بودند - به وجود ايشان پي نبرند، از آن حضرت با القابي چون مهدي، حجّت، قائم، منتظَر، بقيَّةُاللّه و صاحب زمان، خلف صالح، امام زمان، ولي عصر، امام عصر و... ياد ميشود و يا به کنايه او را الحضرة، الناحية المقدسة، الغريم و... مينامند.تولد ايشان در شب نيمه شعبان سال 255 ق روي داده است. مادرش ام ولد و بانويي رومي بود که نرجس (نرگس) و به قولي مليکه نام داشت. او را نواده قيصر روم گفتهاند و در روايات به چگونگي ازدواج حضرت عسکريعليه السلام با اين بانو و نيز کيفيت ولادت امام و معجزات آن حضرت اشاره شده است.به موجب اين روايات، آن حضرت از روز ولادت از انظار پنهان نگاه داشته ميشد؛ ولي برخي از خانواده و خواص صحابه او را زيارت ميکردند. امام عسکريعليه السلام اصحاب خود را از غيبت قريبالوقوع ايشان مطلع ميساخت. در شمايل حضرتش گفتهاند: در شکل و خوي شبيه جدش پيغمبرصلي الله عليه وآله است. آخرين بار وقتي که امام دوازدهم در جمع مردم ديده شد، هنگام خواندن نماز بر جنازه پدر بزرگوارش (ربيعالاول 260 ق) بود و پس از آن غيبت آن حضرت آغاز شد. بنابر اخبار و روايات شيعه، آن حضرت دو غيبت دارد: صغري و کبري که قصري و طولي نيز ميگويند. غيبت صغري 69 سال (از شهادت امام عسکريعليه السلام تا سال 329 ق) طول کشيد و در اين مدت چهار سفير يا نايب - که ايشان را «نواب» يا «ابواب» يا «سفراء» ميخواندند - نامهها و توقيعات حضرت را به مردم ميرساندند و خود به زيارت ايشان نايل ميشدند.بجز اين چهار تن - که «سفراء محمودون» و «نواب مرضيون» ناميده ميشوند - ظاهراً کساني ديگر نيز در مدت غيبت صغري، به حضور امام رسيدهاند. امّا کساني هم بودهاند که به دروغ ادعاي سفارت و نيابت نمودهاند و مورد تکذيب و لعن سخت حضرت مهديعليه السلام و نواب خاصّ و شيعيان قرار گرفتهاند؛ از قبيل «شريعي»، «نميري»، «حسين حلاج»، «شلمغاني» و... .با پايان زندگي علي بن محمد سمري (نايب چهارم)، عصر نيابت خاصه به انتها رسيد و دوره نيابت عامّه آغاز گرديد. به اين معنا که از سوي امام شرايطي کلي و به طور عام تعيين شد که در هر زمان بر هر کسي منطبق شد، سخنش سخن امام بوده و اطاعتش واجب و مخالفتش حرام خواهد بود.اعتماد شيعه اماميّه بر غيبت امام دوازدهم و زنده بودن او در طي قرون متمادي، اعتماد به ظهور او در آينده، خروج او از پرده استتار، گرفتن حکومت و خلافت الهي و... موجب سؤالات و شبهات فراواني از جانب مخالفان شيعه اماميّه شده است و علماي شيعه به خوبي در هر عصري به اين موارد پاسخ دادهاند.اعتقاد به امام حي قائم و انتظار ظهور او و نيابت فقها، از نظر سياسي، فرهنگي و ديني نتايج مهمي در تاريخ تشيّع داشته است و تکيه گاه شيعيان و سبب انسجام و اتحاد جامعه ايشان و زنده ماندن روح انقلاب و مقاومت در آنان بوده است.اين انگاره موجب گرديده است که هميشه عدهاي در صدد تحصيل علم و وصول به مقام اجتهاد بر آيند. مدارس بزرگ شيعه در ايران، عراق، هند و ساير بلاد آسيا و آفريقا، نه تنها موجب بقا و قوّت تشيّع بوده است؛ بلکه معارف پربار تشيّع را ترويج کرده و مشعل دانش و خرد را در تاريکترين ادوار تاريخ روشن نگه داشته است. [1] .پی نوشت ها:[1] دايرةالمعارف تشيّع، ج 2، صص 377 - 373 با تصرف و تلخيص. آداب غلامی امام عصر(عج) + نویسنده سارا اسماعیلے بحرے در جمعه یازدهم بهمن 1392 | نظر بدهید
بخش چهارم از سلسله مقالات پیوند غدیر و مهدویت:
غلامي آداب دارد ، راه و رسم ميطلبد ، براي خود مرام و مسلكي دارد. وظيفهي يك غلام اين است كه بدنش در مقابل مولا خاضع و خاشع باشد خضوع بدني يعني اينكه همهي اعضاي تن بنده ، برابر مولا در حال خواري و سر به زيري به سر برد و براي پذيرش امر و دنبال كردن امر و نهي او آمادگي كسب كند خواب و بيداري ، نشست و برخاست ،حركت و سكون و حتي شادماني و ناشادي بنده مطابق خواست مولاست .
بايد همهي تواناييهاي ما در جهت رضاي مولايمان به كار رود و سمت و سوي زندگيمان را جهت نگاه عزيزمان تعيين كند . خدمت او وظيفهي ماست ، و براي اين انجام وظيفه هيچ منتي بر او نداريم .
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت